برای این منظور باید گفت که ما هیچ دسترسی به ذات و حقیقت خدا نداریم و تنها به شکل کلی فهمی از وجود خدا داریم که این فهم بر دو رکن اساسی استوار است:

اول اینکه خدا حقیقتی است که به خودی خود موجود است و به هیچ موجود دیگری وابسته باشد.
دوم اینکه این حقیقت به گونه ای است که تمام موجودات دیگر همواره به وجود او وابسته اند.
منظور از این توضیح مفهومی اینست که از ابتدا بدانیم که با چه مفهومی روبرو هستیم. یکی از لوازم چنین مفهومی اینست که اگر بر فرض بتوانیم وجود آن را اثبات کنیم، هرگز با ذات او نباید بتوانیم ارتباط مستقیمی برقرار کنیم؛ دلیلش اینست که چنین حقیقتی هیچ جهت مشابهتی با دیگر موجودات ندارد تا از این طریق بتوان راهی برای درک و شناخت او بدست آورد.
اما عقل آدمی به گونه ایست که هر چند با ذات اشیاء مستقیما در ارتباط نیست لکن می تواند عناوینی را برای کاربردهای مختلف برداشت کند. مثلا مفهوم علت و معلول را عقل انسان براساس مواجه با دو موجودی که یکی در دیگری تأثیر گذار است، برداشت می کند ولی این دو عنوان تنها در ذهن انسان است و بعد از وجود در ظرف ذهن انسان، در خارج به وجود نمی آید؛ به این معنی که بعد از برداشت ذهنی ما، چیزی بر روی دو موجود خارجی افزوده نمی شود.
حال یکی از عناوین مهمی که از درک نسبت میان پدیده ها با یکدیگر در درون ذهن پدید می آید، عنوان ممکن» و واجب» است. این دو عنوان نظیر بالا و پایین می باشند که هر بالایی بدون وجود پایین بی معناست. از این رو موجودات یا ممکن اند یعنی کاملا وابسته به یک موجود دیگرند و یا اینکه واجب هستند یعنی اینکه هیچ وابستگی به موجود دیگر ندارند.
با این مقدمه باید گفت که اگر با مشاهده و یا دلایل علمی و تجربی پذیریم که موجودات تحت شرایط خاصی و بر پایه یک سلسه نیازهایی و وابسته به یک اموری پدید می آیند، نمی توانیم انکار کنیم که تمامی این شرط ها و نیازها و وابستگی ها، حکایت از یک حقیقتی دارد که تمامی این شرط ها و نیازها و وابستگی ها را تأمین نموده است.
این برداشت دقیقا همانند اینست که می فهمیم، تکیه ای بدون وجود تکیه گاه بی معناست و همینطور اگر موجودات مشروط و محتاج و وابسته باشند بدون وجود عاملی که این شرط ها و احتیاج ها و وابستگی ها را به وجود آورده باشد، بی معناست. از این رو وجود ممکن بدون واجب بی معناست همانگونه که گفتیم، بالایی بدون وجود پایینی ممکن نیست.
به همین سادگی می توان فهمید که چرا خدای متعال در برخی از آیات قرآن، به دنبال ایجاد نور فهم در ماست و می پرسد:
أفی اللهِ شکٌّ فاطر السموات و الأرض
آیا در خدا شک دارید که پدید آورنده تمامیِ(حد و اندازه ها و شرط و وابستگی های) آسمانها و زمین است.
با همین بیان ساده می توان به کلام الهی دل سپرد و در صدد شکوفایی فطرت خداخواهی خود قرار گرفت.
پیروز باشید.


مشخصات

آخرین جستجو ها